کد مطلب:29796 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:114

تضاد در نقل ها












دیدیم كه نقل هایِ حادثه فراوان است. با توجه به این كه گزارش ها غالباً نقل به معنا بوده اند و ناقلان در چگونگی گزارش ها، شیوه ها و هدف های متفاوت داشته اند، از این روی، نقل ها به لحاظ محتوا گونه گون اند. یكی حادثه را با تمام ابعاد، نقل كرده است و برخی صرفاً به متن حادثه پرداخته اند، و.... امكان نسیان و خطا نیز منتفی نیست. بدین سان، گونه گونی گزارش های یك حادثه - كه گاه، امكان دارد بخش هایی از آن به تضاد نیز منجر شود - طبیعی است و بی گمان، این چگونگی، نفی اصل حادثه را باعث نخواهد شد.

بررسی یك واقعه تاریخی، معیارها و ملاك های خاصّ خود را دارد. از این روی، سخن ناقدانِ حادثه كه ویژگی هایِ گاه متفاوت و گاه متنافی، نشان از كذب روایات دارد، بسی نادرست است. علّامه شیخ محمّد حسن مظفّر، ابعاد این اشكال را بازگفته و به آن، پاسخ داده است، كه سزامند است متن آن را بیاوریم:

مسئله سوم، آن كه متن روایات، از چند جهت، با یكدیگر منافات دارد، كه دروغ بودن حادثه را می رساند:نخستْ آن كه بعضی روایات، دلالت بر آن دارد كه خورشید، طلوع كرد و بر كوه ها و بر زمین تابید و در بعضی آمده است كه تا وسط آسمان آمد و در پاره ای روایات است كه تا نصف مسجد رسید، و این، دلیل بر آن است كه حادثه باید در مدینه اتّفاق افتاده باشد؛ چون مقصود از مسجد، مسجد مدینه است، و بسیاری از گزارش ها دلالت بر آن دارند كه حادثه در جنگ خیبر و در صهباء، روی داده است.

دوم آن كه در بعضی از روایات است كه پیامبرصلی الله علیه وآله در حال دریافت وحی بود و در بعضی آمده است كه خوابیده بود و بیدار شد.

سوم آن كه در بعضی روایات می گویند علی علیه السلام مشغول [ پرستاری] از پیامبرصلی الله علیه وآله بود و در برخی آمده است كه وی مشغول تقسیم غنایم بود و... و دیگر ویژگی های متنافی ای كه در روایت وجود دارد.

پاسخ، این است كه:اختلاف ویژگی های روایات، به معنای دروغ بودن اصل داستان نیست و تنها بر بودن اشتباهاتی در نقل ویژگی ها دارد؛ چون هیچ حادثه نقل شده از طرق گوناگون وجود ندارد كه در نقل ویژگی هایش اختلافی نباشد. در داستان شقّ القمر - در روایتی كه از ترمذی نقل كردیم - آمده است كه:«ماه، دو نیمه شد و بر دو كوه تابید» و در گزارش دیگری از ترمذی است كه:«ماه، دو نیمه شد؛ نیمی از بالای كوه و نیمی از پایین كوه، تابیدن گرفت» و در صحیح البخاری است كه نیمی از بالای كوه و نیمی از پایین كوه، نمایان گشت».

با این حال باید گفت كه بین ویژگی ها در داستان «ردّ الشمس» اختلافی نیست. چون در صورت نخست، مراد از همه آن خصوصیات، این است كه:خورشید تا وقت عصر بازگشت، چنان كه در پاره ای از روایات، بدان تصریح شده است؛ امّا در پاره ای از نقل ها مبالغه شده و گفته اند كه تا وسط آسمان رسید (مبالغه در سخن، كم نیست)، چنان كه وقوع ردّ الشمس در جنگ خیبر، منافاتی با رسیدن آفتاب تا نیمه مسجد ندارد.

امّا ویژگی ها در صورت دوم هم با یكدیگر اختلاف ندارند؛ چون ممكن است كه خواب پیامبرصلی الله علیه وآله را بر ویژگی فراگیری وحی و بیداری اش را بر خروج از آن حالت، حمل كنیم. به جهت، در پاره ای از گزارش ها پس از ذكر فرود آمدن جبرئیل و غلبه حالت وحی بر پیامبرصلی الله علیه وآله، تعبیر «استیقاظ (به خود آمدن)» آمده است.

امّا ویژگی ها در صورت سوم، روشن است كه منافاتی با یكدیگر ندارند؛ چون بعید نیست كه مسئله تقسیم غنایم، حادثه ای پیش از مشغول شدن علی علیه السلام به [ پرستاری از ]پیامبرصلی الله علیه وآله بود، نه هم زمان با آن.

توهّم تنافی در دیگر ویژگی های گزارش هم از همین قبیل است.[1].









    1. دلائل الصدق:461/2.